دوران کودکی

بعضی از دختر خانم ها که فرزند اول خانواده هستند به مرور زمان وقتی بزرگتر شده اند از آنها خواسته می‌شود که مواظب خواهر برادر های کوچکتر خود باشند و آنها هم با کمال میل این کار را انجام میدهند ولی بعد از مدتی مرور زمان حس مادری در آنها بسیار قوی خواهد شد و بعضی از دختر خانم ها که کنترل می شوند بمرور زمان آنها درونگرا شده و علاقه‌ای به بیرون رفتن از چهارچوب ذهنی خود ندارند و شاید هم علتش ترس باشد . بعضی از خانم‌های دیگر پدر آنها به مادر ظلم میکند و بقول معروف یک دیکتاتور مطلق می باشد آنها از بچگی دوست دارند که کاراکتر مردانه داشته باشند در بعضی از خانواده ها دختر بچه هایشان را به هیچ عنوان نمی گذارند که با پسرای فامیل رفت و آمد داشته باشند و در این رابطه سخت گیر نیز می باشند و بچه ها یعنی دختر ها نمی توانند با پسر بچه ها کنار بیایند و فقط با دوستان دختر خود در رفت و آمد دارند . این ها وقتی بزرگ می شوند نمی‌توانند در منزل شوهر خیلی معمولی با او کنار بیایند و به قولی زن بودن خود را با مرد در میان بگذارد این دوگانگی یعنی مرد بودن زن بودن که منظور کاراکتر می باشد به چند می پردازند و نهایتاً در بعضی از آنها این جنگ و جدال به درون مولکول ها نفوذ کرده و مولکول ها نیز با یکدیگر میجنگند که باعث سرطان نیز می گردد.
عمو خلج