مسئول
ما همه از بدو تولد دارای احساسهای گوناگون , بودهایم , متأسفانه در کودکی ما را از ظاهر ساختن احساسمان , ترسانده و پیوسته کلمه عاقل باش را در گوشمان خواندهاند . بدین طریق سعی در کنترل کامل احساسهایمان کردهایم تا آن حد که اگر احساسی را نشان دادهایم به علت مدتها حبس کردن آن حالت پرخاشگری به خود میگیرد . و آن حسی را که باید از آن داشته باشیم هرگز نخواهیم داشت .بهمرورزمان رابطه ما بااحساسمان از بین خواهد رفت زیرا از حس کردن احساسمان گریزان و میخواهیم عاقل باشیم .. گوئی سانسورهای احساسمان ضعیف شده است . این را قبول دارم که ” زوجهای جوان اول باید باهم کنار آمده تا عشق کنارشان بیاید ” از عاشقی و دوست داشتن میترسیم . اگر ازدواجکردهایم ,عشق اولمان را زیرخاک مدفون میکنیم گو اینکه از همسر فعلی امان هم بیشتر دوستش داشته باشیم . با این کار عشق را نیز به خاک سپردهایم . بدین طریق , با احساسهایمان فاصله میگیریم .
از طرفی تا آخر عمر نیازمند رابطه با پدرومادر هستیم , اگرچه محبتی هم نتوانند بما بکنند , چون همیشه گفتهاند بچه عاقلی باش و این خود فاصله گرفتن از احساسمان میباشد . بزرگترین ترس بشر ترس از تنهائی است . بشر بدون عشق همیشه تنهاست . وقتی از همسر نتوانستی عشق بگیری از کارت خواهی گرفت , در اینجاست که خطر وارد شدن منشی باروحیه , به خانواده بیروح شروع میشود.
- مسئول و صاحب شادی خود باشید
فرزندان شمارا خوشحال نخواهند کرد. همسرتان شمارا خوشحال نخواهد کرد. خانه بزرگ شمارا خوشحال نخواهد کرد.
صاحب شادی خود باشید و مسئولیت چیزهایی که در قلب شما شادی میآورد را بر عهده بگیرید.
- داستان زندگی خود را به چالش بکشید
مردم خود را با برداشتهایشان از زندگی خود عذاب میدهند. آنها برای خودشان داستانی تعریف کردهاند که انگار واقعیت مطلق است. و ما گاهی داستانی را برای خود نقل میکنیم که ما
را تا سرحد نابودی میبرد. داستان خود را به چالش بکشید. نحوه صحبت کردن با خودتان را تغییر دهید. اینکه کی هستید و چه اتفاقی برایتان افتاده و در زندگی خود چه خواهید کرد.
- از طول مسیر لذت ببرید، نه از مقصد
بسیاری از ما شادی خود را به تعویق میاندازیم و میگوییم وقتی به فلان مرحله رسیدم، وقتی مدرک گرفتم، وقتی بچهدار شدم، وقتی ازدواج کردم، آنوقت خوشحال خواهم شد. از طول مسیر لذت ببرید. از کل مسیر.
- روابط را جدی بگیرید
طبیعت به ما میآموزد، هیچ میوهای بدون رابطه به وجود نخواهد آمد. شما نمیتوانید بهتنهایی بارور بشوید، در تجارت، در خانه، در زندگی. در تمام موارد، تو چیزی بیش از روابطی که خود را با آنها احاطه کردهای نیستی پس مطمئن شو از اینکه این افراد خوب هستند.
- تعادل رو حفظ کنید
در همه کارها تعادل رو حفظ کنید و هر دوروی سکه را دریابید.
اگر واقعاً سخت کار میکنید و واقعاً فردی سختکوش هستید، مطمئن شوید که لذت هم میبرید و شادی میکنید.
زندگی خود را متعادل کنید. اگر خیلی شاد هستید، اما زیاد کار نمیکنید، سرگرمکننده هستید، اما گرسنه خواهی ماند.
از آنجایی که ما تا 6 سالگی فقط احساس خالی هستیم و عقل از هفتسالگی شروع میشود
خواستههای ما با خواستههای پدرومادر 6 سالگی ادغامشده و اگر نتوانیم در بزرگی خواسته خود و پدر مادر را از هم جدا کنیم مشکل خواهیم داشت یعنی آنکه در بیشترین تصمیمهای ما تصمیمهای پدرومادر بدون آنکه آنها بخواهند و یا ما بخواهیم تداخل پیدا خواهند کرد
یعنی آنکه پدرومادر تصمیم میگیرند و ما فکر میکنیم که تصمیم گیر ما هستیم . پدر در جوانی مادر ما را بهعنوان همسر انتخاب میکند و همچنین مادر پدرمان را . جای تعجب نیست که ما یا همسری انتخاب میکنیم که مثل مادرمان و یا برعکس آنها انتخاب میکنیم بدون آنکه خود ما از آن اطلاعی داشته باشیم .در اینجاست که اگر اختلافنظری با همسرمان داشته باشیم هرگز نمیتوانیم و یا قدرت آن را نداریم که از او جدا شویم زیرا , جدا شدن از همسر مطابق با جدا شدن پدرومادر مان از یکدیگر میباشد . ضربالمثلی است که میگوید افراد موفق , خوشبخت که آرامش دارند میدانند چه میخواهند یعنی خواستههای پدرومادر را شناخته کنار گذاشته و با خواسته خودشان زندگی میکنند و همیشه تصمیمهای درست میگیرند
عمو خلج
